سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کژی، با دانش راست می شود . [امام علی علیه السلام]

دوزخ

 
 
خواب عمیق(یکشنبه 88 فروردین 23 ساعت 9:17 صبح )

سلام خداجون

حالم بد گرفته است

دنبال یه تحول اساسی هستم یه چیزی که مثل توپ تو زندگی ام صدا کنه همه اونائی رو که دوستشون دارم و هواسشون به من نیست غافلگیر کنه

خوشبحالت نیازی به خواب نداری ولی همیشه فکرمیکنم به یه خواب اساسی نیاز دارم یه خواب طولانی چرا همه چیز رو سخت میگیری

چرا اینقدر خودخواهی که میگی به انسانها اختیار دادی ولی اختیار این رو که خودشون انتخاب کنن که زنده باشن یا نه بهشون ندادی و گناه کبیره است اگه کسی بخواد خودش رو از ادامه دادن متوقف کنه

نمیدونم شاید یه روزی بالاخره قید همه چیز رو زدم و یه خواب طولانی رو انتخاب کردم تو که دست به کار نمیشی بلکه خودم یه کاری کنم همچین میگم قید همه چیز انگار چی دارم منظورم این بود که تونستم از کوچولوم دل بکنم و خودم رو راضی کنم که با عذابی که بعدش تو برام در نظر گرفتی کنار بیام ولی به جون من خیلی سخت میگیری یه بنده کمتر زندگی بهتر  به بقیه بنده هات بیشتر میرسی فکرکن از دست من راحت میشی چون همونطور که قبلا گفتم منکه عمرا ولت کنم تا باشم همین آشه و همین کاسه باید تحملم کنی ولی به نظرم اگه نباشم خیلی راحت شی میل خودت فکرات رو بکن اگه دیدی میتونی کنار بیای خودت فکرش رو مثل خره بنداز تو کله ام میدونی که من خیلی کله شق هستم حتما اگه قرار باشه کاری کنم انجام میدم

کاری میکنم خوابم از خواب زمستانی حیوانات هم بیشتر طول بکشه همه رو راحت میکنم

دوستت دارم پس حداقل تو یکی دوستم داشته باش



 
تصمیم سخت(شنبه 88 فروردین 22 ساعت 10:51 صبح )

سلام خداجون

دیشب بودی دیدی بازم قاطی کردم چقدر سخته آدم بخواد تصمیمی بگیره که بقیه هم تو نتیجه اش باهاش سهیم هستن

خیلی فکرکردم هنوز هم بهش فکرمیکنم قضیه بچه چی بود چرا همیشه یه گوشت قربونی این وسط بوجود میاد

بعضی وقتها هم که هم من باید قربانی شم هم اون خسته شدم از این زندگی خسته ام به نظرم هیچ انگیزه ای برای زندگی ما وجود نداره

تنها چیزی که باعث تداومش شده همون بچه است تو خودت بهتر از هرکسی میدونی من برای چی و کی دارم ادامه میدم

پس کارهای اشتباهم بی دلیل نیست هیچ مجرمی بدون انگیزه دست به ارتکاب جرم نمیزنه باورکن تا زمونه فشار نیاره آدم مریض نیست که بره سراغ خطا و اشتباه

میدونم بازم دلیل نمیشه و تو همین شرایط سخته که آدم باید خودش رو نشون بده ولی بازم میگم لایکلف اله نفساً الا وسعها

به نظرت اگه تصمیمی رو که سالهاست دارم درموردش فکرمیکنم عملی کنم چی میشه همه خانواده جلوی من میایستن مگه نه - همه میخوان به تداوم زندگی ام و زندگی بعدهای بچه ام فکرکنم

ولی تو فکرنمیکنی بچه اگه بدون یکی از ما باشه خوشبختر شه نمیدونم هرچند وقتی به قیافه معصومش نگاه میکنم یه لحظه نمیتونم ازش جدا باشم ولی امیدوارم بخاطر اونم که شده بتونم ادامه بدم

خیلی کم آوردم احساس میکنم خیلی زیادی هستم اونقدر زیادی که حتی تو هم دیگه دوستم نداری خواهش میکنم منو ببخش بخاطر همه چیز همه بدی هایی که درحقت کردم تو بزرگتر از اونی که بخوای با من بنده لجبازی کنی جون هرکی دوست داری تو رو به همه عزیزات قسم هیچوقت رهام نکن که هرکه تو را دارد چه کم دارد

یالطیف ارحم عبدک الضعیف



 
عمرا ولت کنم(سه شنبه 88 فروردین 18 ساعت 10:40 صبح )

سلام خداجونم

سلام مهربون کی گفته رفیق بی کلک مادره اول و آخر هرچی رفیقه خودتی

چی شد دیروز چه زود جوابم و دادی چه زود رئیس و فرستادی سراغم تعجب کردم وقتی گفت از همکارم هم تو کارها کمک بگیرم

یعنی لوتی اینقدر از من بدت میاد که حاضری زود هرچی میگم جواب بدی که دیگه صدات نکنم ولی عمرا این یکی رو بد اومدی عزیز

حتی اگه هرچیزی میخوام تند و سریع برام آماده کنی عمرا ولت نمیکنم اینقدر صدات میکنم تا راضی شی دوستم داشته باشی نه اینکه نخوای منو ببینی و صدام رو بشنوی

عزیز دل نکنه بخوای ولم کنی که بکشی بهتره تا رهام کنی تو دنیا اگه همیشه فکرمیکردم هیچی ندارم دلم خوش بوده که تو رو دارم فکرمیکنم وقتی تو باشی عزت و احترامم به جاشه و همه دوستم دارن ولی وقتی احساس میکنم تنهام گذاشتی حس میکنم هیشکی منو نمیخواد پس دوستم داشته باش تا همه دوستم داشته باشن و عزیز همه باشم

                      هزار دشمنم ار میکنند قصد هلاک                                         گرم تو دوستی زدشمنان ندارم باک

                       مرا امید وصال تو زنده میدارد                                                وگرنه هردمم از هجر توست بیم هلاک

خیلی پررو هستم مگه نه تحمل نکن داد بزن بگو بنده پررو خجالت بکش حیا کن ولی شرمنده ات هستم خودت این مدلی آفریدی بیخ ریشت بستم نوکرتم هستم



 
شاکی ام(دوشنبه 88 فروردین 17 ساعت 3:12 عصر )

سلام خداجون

خسته ام شاکی ام گله مندم

خودت داری میبینی از صبح یه سره دارم مثل خر کار میکنم البته دورازجون آقاخره که ناراحت نشه

خسته شدم ناشکر نیستم ها شکرت ولی آخه مگه من چقدر توان دارم جبران کارهای بدم رو داری اینجوری میکنی

تو بهشون میگی تا میتونن کار بریزن سرم آخه خوش انصاف خودت داری میبینی کم آوردم حالم دیگه از کارکردن داره بد میشه

داره گریه ام میگیره خودت گفتی لایکلف اله نفساً الا وسعها بابا ایول یعنی من اینقدر توان دارم

قربان مهربانی ات بشم یه ذره بامن مهربونتر باش میدونم لیاقت ندارم خاک بر سر من بی لیاقت کنن که خودم رو از چشم تو انداختم

ولی عزیز تو که خیلی بزرگی یه مقدار هوای منو داشته باش یه موقع فکرمیکردم کارکردن سریع ایول داره ولی حالا که میبینم همه فکرمیکنن تراکتور هستم و تا میتونن سعی میکنن ازم کار بکشن میفهمم چه اشتباهی کردم یه کم هم به فکر من باش چی میشد کارم رو راست و ریست میکردی تا برم قاطی از ما بهترون یا نه نمیخوای بزاری قاطی بشم که تقاص اشتباهاتم روبدم نوکرتم هستم خیلی مخلصم تو فقط بگو هنوزم یه گوشه چشمی به من میندازی من هرکاری بگی میکنم فقط ترکم نکن که بی تو هیچم

شاکی هم باشم اول و آخرش بنده ات هستم تحملم کن



 
حرفهای منو بشنو(یکشنبه 88 فروردین 16 ساعت 8:47 صبح )

سلام خداجون

امروز یدفعه دلم هری ریخت میدونی چرا چون احساس میکنم دیگه مثل قبل وقتی کار اشتباهی میکنم دلم نمیگیره غم نمیکنم نکنه ولم کردی شیرینی گناه رو بچشم میدونم از من بدت میاد میدونم حتی اگه تا آخر عمر بگم الهی العفو کم گفتم میدونم گوشات رو میگیری که صدام به گوشت نرسه ولی بدون از روت شرمنده ام نمیدونم چی بگم که هرچی بگم در توجیه کارهای بدمه و بیفایده است ولی تو که میدونی چقدر دوستت دارم نگو نداری که این یکی رو خوب میدونی که دارم

میدونی تمام دلخوشی من به چیه اینم خوب میدونی تمام دلخوشی ام به نمازیه که میخونم یادمه یکی از امامهات معتقد بود بالاخره این نماز آدم رو به راه میاره دیگه وقتی نماز صبحم قضا میشه باور دارم که خیلی بد بودم که تحمل شنیدن صدام رو نداشتی و نمیخواستی باهات حرف بزنم ولی ازت میخوام حرفای منو بشنوی و باز میگم تنهام نزار

میدونی هروقت به عکس بابام نگاه میکنم فکرمیکنم تو اون دنیا از داشتن دختری مثل من شرمنده است ولی تو از چشم اون نبین بازم میگم و التماست میکنم ستارالعیوبم باش ولی تقاص همه کارهام رو از خودم پس بگیر سید میگفت خدا برای ادب تو بلاش رو سر نزدیکات میاره ولی ازت خواهش میکنم تو رو قسم میدم به جون همه عزیزات که درحق من رحمان و رحیم باش مثل بقیه بنده هات درکم کن خودت میدونی که اگه میتونستم خودم رو از این وضعیت خلاص میکردم و کار درست رو انجام میدادم نمیدونم شاید اون چیزی که تو ذهن من درسته اگه حقیقت پیدا کنه نادرست باشه ولی برای فرار از گناه انجام میدادم ولی نمیشه پس درکم کن درکم کن درکم کن تنهام نزار تنهام نزار تنهام نزار و ببخش

امن یحیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء

درسته خیلی گناهکارم ولی از رحمتت ناامید نمیشم

یا ارحم الراحمین



<      1   2   3   4   5   >>   >




بازدیدهای امروز: 10  بازدید

بازدیدهای دیروز:9  بازدید

مجموع بازدیدها: 16246  بازدید


» لینک دوستان من «
» لوگوی دوستان من «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «