سلام عزیز
خوبی محرم اسرار امروز هم دلم گرفته هم دوست داشتم بیام باهات حرف بزنم و ازت بخاطر همه چیز تشکر کنم ازت تشکر کنم که وقتی خر میشم و میخوام خودم و پیشت خرابتر کنم نمیزاری تشکر کنم که وقتی ناامید میشم و میخوام باعجله دست به کاری بزنم که خودم رو برای بار دوم جهنمی کنم نمیزاری ولی میگم ها راست راستی بقول سید من میشم جزو اسفل السافلین هرچند سید میگه همیشه وقت هست فقط توبه کن البته گاهی هم میگه خدا به همه فرصت توبه کردن رو نمیده بلکه به بعضی ها اجازه میده بار گناهشون رو سنگین کنن بعد هم میبردشون برای بازخواست و عذاب
ولی من همیشه به سید میگم تو بزرگتر از این حرفائی مگه نه شاید هم سید هزار بار حرفام رو مسخره کرده باشه شاید هم تو بگی دارم با حرفام پاچه خواری ات رو میکنم ولی بازم میگم یه جوری فکرمیکنم تو درکم میکنی نمیدونم چرا برعکس سید من فکرمیکنم تو بعضی وقتها بهم محبت میکنی بخاطر اینه که هنوزم منو میخوای هنوزم رهام نکردی که امیدوارم همینطور باشه که به همین امید زنده ام خودت بارها دیدی وقتی بی کس شدم به این رسیدم که همه کسم خودتی پس هرچی رو ازم میگیری بگیر خودت رو نگیر
یادته یه بار به سید گفتم برام دعاکن چی گفت بهم گفت دعامیکنم خدا ازت بگیره اون چیزی رو که اونو ازت میگیره امیدوارم سید هم برام دعاکنه چون همیشه معتقد بودم تو اونو خیلی دوست داری ولی نمیدونم اون یادش میمونه که سفارش منو به تو بکنه نمیدونم
بهرحال بخاطر همه لطفهات ازت ممنونم و بازم ملتمسانه میخوام که به فکرم باشی و تنهام نزاری که بی تو هیچم